خانه دلتنگ غروبی خفه بود …
هوشنگ ابتهاج(راهی و آهی) – شعر و ادبیات
www.atashkhater.blogfa.com/category/21 |
خانه دل تنگ غروبی خفه بود مثل امروز که تنگ است دلم پدرم گفت چراغ و شب از شب پر شد من به خود گفتم یک روز گذشت مادرم آه کشید زود بر خواهد گشت ابری هست به … |
|
من نمی دانستم معنیِ «هرگز» را تو چرا بازنگشتی دیگر…؟! | …
https://www.tarafdari.com/…/من-نمی-دانستم-معنیِ-«هرگز»-را-تو-چرا-بازنگشتی-دی… |
خانه دلتنگِ غروبی خفه بود مثلِ امروز که تنگ است دلم پدرم گفت چراغ و شب از شب پُر شد من به خود گفتم یک روز گذشت مادرم آه کشید؛ «زود بر خواهد گشت.» ابری آهسته … |
|
برچسبها:#پاره_شعر خانه دلتنگِ غروبی خفه بود مثلِ امروز که تنگ است ..., Ahmad Khani sur Twitter : "خانه دلتنگ غروبی خفه بود مثل ..., خانه دلتنگ غروبی خفه بود خانه دل تنگ غروبی خفه بود - کلوب